به سر کوی تو ای قبله دل، راهی نیست ورنه هرگز نشوم راهی وادیّ مِنا
از صفای گل روی تو هر آن کس برخورد بَرکَند دل ز حریم و نکُند رو به صفا
طاق ابروی تو محراب دل و جان من است من کجا و تو کجا؟ زاهد و محراب کجا؟
ملحد و عارف و درویش و خراباتی و مست همه در امرِ تو هستند و تو فرمانفرما
خرقه صوفی و جام می و شمشیر جهاد قبلهگاهی تو و این جمله، همه قبله نما
رَسَم آیا به وصال تو که در جان منی؟ هجر روی تو که در جان منی، نیست روا
ما همه موج و تو دریای جمالی ای دوست موج دریاست، عجب آنکه نباشد دریا
از صفای گل روی تو هر آن کس برخورد بَرکَند دل ز حریم و نکُند رو به صفا
طاق ابروی تو محراب دل و جان من است من کجا و تو کجا؟ زاهد و محراب کجا؟
ملحد و عارف و درویش و خراباتی و مست همه در امرِ تو هستند و تو فرمانفرما
خرقه صوفی و جام می و شمشیر جهاد قبلهگاهی تو و این جمله، همه قبله نما
رَسَم آیا به وصال تو که در جان منی؟ هجر روی تو که در جان منی، نیست روا
ما همه موج و تو دریای جمالی ای دوست موج دریاست، عجب آنکه نباشد دریا